اقدامات آذربایجان در آرتساخ، نقض فاحش قرارداد سهجانبه با ارمنستان و روسیه است/ همکاری باکو و تلآویو در عرصههای نظامی و اطلاعاتی رو به گسترش است/ ایران میتواند به توازن در منطقه قفقاز کمک کند
تاریخ انتشار: ۲ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۷۵۱۸۶
«ژانا واردانیان» پژوهشگر مرکز تحقیقاتی اوربلی ارمنستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، با مروری بر آنچه در سال گذشته در حوزه تحولات مرتبط با مناقشه میان ارمنستان با آذربایجان گذشت، گفت: سال ۱۴۰۱ برای ارمنستان و آرتساخ مثل سالهای قبل سالی بسیار سختی بود. طی این سال حملههای متعددی از سوی باکو علیه ارمنستان و آرتساخ صورت گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: حمله بزرگ دیگری که توسط باکو علیه آرتساخ انجام شد در ماه مرداد بود. با این حمله آذربایجان ارامنه شهر بردزور (لاچین) و روستاهای آقاونو و نرکین سوس را مجبور کرد تا شهرهایشان ترک کنند و جاده ارتباطی بین ارمنستان و آرتساخ تغییر یافته و ارتباط با جاده دیگری برقرار شود، که این جاده نو هم بخش گذرگاه لاچین است. بعد از یک ماه آذربایجان این بار علیه ارمنستان حمله کرد و جنگ سه روزهای اتفاق افتاد.
وی افزو: در نتیجه این درگیریها طرف ارمنی بیش از ۲۰۰ نفر تلفات داشت. جنایت دیگری که توسط باکو انجام شد بستن کریدور لاچین بود که تنها راه ارتباطی بین آرتساخ و ارمنستان است. دیگر پیش از سه ماه است که این کریدور با بهانه واهی توسط نیروهای آذربایجان بسته شده، جز این گازرسانی و برقرسانی هم قطع شده و مردم آرتساخ از تنها یک نیروگاه داخلی، برق دریافت میکنند. بستن راه باعث فاجعه انسانی شده چون مردم آرتساخ همچنان از غذا و دارو محروم هستند.
این پژوهشگر ارمنستانی گفت: باکو حتی اجازه نمیدهد که کسانی که از آرتساخ هستند و در ارمنستان فوت کردهاند، جنازهشان به آرتساخ منتقل و دفن شوند. جز این همه حملههای نسبتا کوچکی هم طی سال اتفاق افتاده که باز هم تلفاتی در از جمله بین مردم عادی داشته است. به طور خلاصه این همه اقدامات باکو نقض آشکار آتشبس و بیانیه سهجانبه ارمنستان، روسیه و آذربایجان است. باکو برای دریافت امتیازات همیشه به زور توسل میکند.
واردانیان در پاسخ به این پرسش که نقش همسایگان از جمله ایران، روسیه و ترکیه در تحولات این منطقه در سالی که گذشت چه بود، گفت: البته اقداماتی که توسط باکو انجام شده دلایل مشخصی دارند؛ اول این که روسیه درگیر جنگ اوکراین بود و توجه لازم را نسبت به این منطقه نداشت و علت دوم حمایت همهجانبه ترکیه از جمهوری آذربایجان بود. یعنی ترکیه مثل اینکه در زمان جنگ ۲۰۲۰ از باکو حمایت میکرد، در حملهای دیگر هم و در موضوع بستن لاچین هم در پشت باکو ایستاده است.
وی ادامه داد: برخی کارشناسان باور هستند که باکو قصد حمله دیگری داشت که به علت زلزله ترکیه به تعویق افتاد. بر خلاف ترکیه ایران نقش سازندهای داشته و همیشه طرفدار صلح بوده است. لازم به ذکر است که بنا به گفته معاون وزیر خارجه ارمنستان اقدامات و بیانیههای ایران موجب جلوگیری از وخامت بیشتر حمله سپتامبر (شهریور) آذربایجان شده است. این هم نشانگر نقش مثبت ایران است.
پژوهشگر مرکز تحقیقاتی اوربلی همچنین در پاسخ به این پرسش که تنش پیش آمده در روابط ایران و آذربایجان چه تاثیری بر تحولات قفقاز داشت، گفت: تنش بین ایران و آذربایجان دو نکته مهم را اثبات کرد؛ اول اینکه دیدگاه ایران مبنی بر تغییر ناپذیری در مرزهای بینالملل و ژیپولیتیک منطقه تغییر نکرده و هنوز به طور محکم این را بیان میکند. نکته دوم این است باکو دیگر پنهان نمیکند که یک کشور ضد ایرانی است. جمهوری باکو با تمام موجودیتش پروژهای ضدارمنی و ضد ایرانی بوده و هست و این امر دیگر برای همه آشکار است.
وی ادامه داد: علاوه بر ترکیه، نزدیکترین متحد آذربایجان اسرائیل است و دو طرف روز به روز بر ابعاد همکاری دوجانبه خود میافزایند؛ این همکاری مخصوصاً در عرصههای نظامی، اطلاعاتی، تبلیغاتی است. حتی مطبوعات باکو دیگر از مطبوعات اسرائیل هم ضد ایرانیتر هستند. آذربایجان با رویارویی با ایران سعی میکند که ایران دیدگاه و مواضع خودش را تغییر دهد اما تهران با رفتار متعادل و سازنده بر روندهای منطقه تاثیر مثبتی دارد.
واردانیان در پایان در پاسخ به این پرسش که چشمانداز تحولات این منطقه در سال آینده چیست و انتظار چه اقداماتی از سوی بازیگران این عرصه میرود، گفت: رفتاری که باکو و متحدانش اتخاذ کردهاند، حاکی از آن است که تنشها و درگیریها ادامه خواهند داشت. البته طی این سال مذاکراتی هم با باکو انجام شده است ولی این مذاکرات هنوز نتیجهای نداشتهاند.
وی افزود: باکو اهداف بلند مدتی دارد و سعی خواهد کرد که با هر روش به اهداف خود برسد. برای جلوگیری از این اقدامات باکو، ضرورت دارد که توازن قوا در منطقه برپا شود و ایران هم می تواند به این امر کمک کند چرا که رفتار باکو نه فقط به نفع آرتساخ و ارمنستان نیست بلکه به نفع ایران و کلان منطقه هم نیست.
انتهای پیام/منبع: ایلنا
کلیدواژه: آرتساخ کریدور لاچین مناقشه آذربایجان و ارمنستان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۷۵۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پاسخ به بازدارندگی ایران با بازنویسی سناریوی ناکام «تحریم»
وقتی دولتمردان آمریکایی تهیه لایحه تشدید تحریمهای نفتی ایران را در کنار تحریم بیش از ۱۲ نهاد، فرد و کشتی را با ادعای نقش آفرینی در تسهیل و تامین مالی برنامه تولید پرندههای بیسرنشین ایران در دستور کار قرار دادند، معلوم شد که واشنگتن برای فروکاستن از بهانه جوییهای تل آویو در پی شکست تمام عیار نظامی در مقابل ایران، باز هم دست به دامن سیاستی شده که به اعتراف محافل و رسانههای آمریکایی راهی جز شکست نمیتوان برای آن متصور بود.
به گزارش ایرنا، این انگاره ساده اندیشانه که تحریمهای بیشتر و به صفر رساندن صادرات نفتی، روند توسعه و پیشرفت اقتصادی و میدانی ایران را متوقف میکند، همان نگاهی است که به اعتقاد ناظران، هم ایالات متحده و هم متحدانشان را در معرض مشکلات و محدودیتهای خودخواسته قرار میدهد. چه «جو بایدن»، رئیس جمهور آمریکا که همین حالا هم در حلقهای از بحرانهای فرسایشی سیاست خارجی گرفتار شده و پروندههای ناتمامی همچون جنگ اوکراین و اقدامات نظامی تل آویو در روند جنگ غزه را پیش روی خود میبیند، این امکان را ندارد که با تشدید تحریمهای نفتی ایران در ماههای سرنوشت ساز نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری از یک سو رفتاری معنادار در ضدیت با چین از خود نشان دهد و از سوی دیگر تاثیر فاحشی بر قیمت انرژی و در نتیجه فراهم کردن زمینه نارضایتیهای داخلی در آمریکا بر جای بگذارد.
این خلاصه تحلیلی است که رسانههای غربی از «رویترز» گرفته تا «بلومبرگ» در روزهای اخیر و در اشاره به تحریمهای جدید کاخ سفید مورد توجه قرار داده اند. تا جایی که «بلومبرگ» حتی از احتمال معافیتهای اعمالی آمریکا برای ادامه صادرات نفت ایران هم خبر داده است؛ امری که به این معناست نگاه خوشبینانه آمریکا مبنی بر نتیجه بخشی نظام سختگیرانه تحریمها برای تهران رنگ باخته و فاکتور کردن تحریمهای جدید تنها راهی برای مخمصه از فشار رهبران اسرائیلی از دوش دولتمردان واشنگتن است.
شکست معنادارپیگیری سناریوی تحریمها علیه ایران پس از آن صورت گرفت که نخستین مقابله مستقیم ایران با رژیم اشغالگر فلسطین که به اعتراف بسیاری از ناظران بینالمللی از حیث تنوع و تعدد تسلیحات پیشرفته نظامی بکار گرفته شده بیسابقه توصیف شد، سیستم دفاعی اسرائیل را به چالش کشید و شکست معناداری را برای این رژیم در زمین جنگ نظامی با ایران به دنبال داشت. هر چند اسرائیل چند روز بعد با ارسال سه ریزپرنده بی خطر به یکی از پایگاههای نظامی اصفهان کوشید به حمله ایران پاسخ دهد، اما به رغم تلاش محافل رسانهای و امنیتی غرب برای بزرگنمایی این عملیات، حتی در درستی انتساب آن به اسرائیل در ساحت رسمی اخبار هم تردیدهایی جدی وجود داشت.
این اقدام در سطحی پایینتر از یک حمله قابل ارزیابی بود و تنها میتوانست نشان از آمادگی سامانههای پدافندی ایران داشته باشد و خط و نشان ادعایی رهبران اسرائیلی در روند رویارویی مستقیم با ایران را در حد خرابکاریهای مسبوق به سابقه به نمایش بگذارد. این چنین بود که نخستین حمله مستقیم ایران به اراضی اشغالی که در برابر دوربینهای پخش زنده و با شلیک صدها پهپاد و موشک بالستیک و کروز به انجام رسیده بود، پاسخی بیش از گسیل شبانه چند ریزپرنده به یکی از پایگاههای نظامی ایران نیافت.
توصیف این حمله و پاسخ به آن را حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی «شبکه ان بی سی» به درستی مورد توجه قرار داد و کوادکوپترهای به پرواز درآمده بر فراز آسمان اصفهان را اسباببازی کودکانهای خواند که هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی را با فروپاشی رو به رو کرده است.
پاسخ کودکانه تل آویو به حمله غافلگیرانه ایران، تایید کننده این نظریه بود که دست بالای ایران در «میدان» میتواند تل آویو را بازنده قطعی هر جدال احتمالی نماید. از این رو وقتی شبکه آمریکایی «ای. بی. سی نیوز» به نقل از یک مقام آمریکایی مدعی شد که موشکهای اسرائیلی به مرکزی در ایران اصابت کردهاند، این خبر را هیچ رسانه معتبری تایید نکرد و حتی «ایتامار بن گویر»، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی هم صرفا ترجیح داد با گفتن اینکه «ایرانیها بعد از این اقدام، ما را مسخره میکنند»، به اتفاقات اخیر واکنش نشان دهد.
تحمیل خواستها و خط قرمزهادر پی آنچه که ایران در رویارویی مستقیم با اسرائیل به منصه ظهور رساند، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه چند روز بعد از تریبون مجمع عمومی در نیویورک هم پیشنهاداتی را مطرح کرد که محصول تفسیر تلاشهای ناکام دیپلماتیک کشورها برای پایان بخشیدن به اقدامات خونین رژیم صهیونستی علیه مردم بی دفاع غزه بود؛ اقداماتی که با حمله موشکی این رژیم به ساختمان سفارت ایران در دمشق نیز نشان داد تل آویو حتی از نقض صریح اصل بنیادین مصونیت افراد و اماکن دیپلماتیک دیگر کشورها هم ابایی ندارد.
این چنین بود که وزیر امور خارجه در پی حمله نظامی ۱۳ آوریل ایران در سرزمینهای اشغالی که در استیفای حق دفاع مشروع ایران تحت حقوق بینالملل صورت گرفت و تنها براهداف نظامی این رژیم تمرکز داشت. پیشنهادات ۶ گانهای را برای پیش نویش قطعنامه مطروحه در نشست شورای امنیت مطرح کرد که مفادی همچون برقراری آتشبس فوری و دائم در تمام مناطق غزه و تبادل انسانی اسرا را مورد توجه قرار میداد.
همه این تلاشها در حالی متاثر از سعی ناکام تل آویو برای تسری بحران غزه به محیط پیرامونی ایران روی داد که به نظر میرسد همان قدر که نفوذ منطقهای ایران میتواند به یکی از مجموعه فاکتورهای موثر در پیشبرد خواستههای جبهه مقاومت و پذیرش خواستها و خط قرمزهای ایران در این زمینه شود، رایزنیهای دیپلماتیک نیز از مسیر مستقیم و غیر مستقیم بر افزایش این نفوذ تاثیر خود را خواهد گذاشت.